آیا پژمان جمشیدی در نقشهایش کلیشه شده است یا نه ؟
آیا پژمان جمشیدی یکی از ستارههای سینمای ایران محسوب میشود؟ پاسخ به این سوال نیاز به تعریف ستاره و شناخت ویژگیهای ستاره سینما دارد. جدا از اینکه ستاره عمدتاً در فیلمهای صنعتی مانند هالیوود یا بالیوود استفاده میشود، اما چیزی که در مورد همه ستارگان رایج است، محبوبیت زیاد آنهاست که باعث جذب بیننده و فروش فیلم می شود. ستارگان محبوب و پرطرفدار هستند، حتی اگر برای مدتی از شانسی نداشته باشند و تعداد کمی از فیلمهایشان در گیشه شکست بخورد یا مهارتهای بازیگری آنها منتقدان سینمایی و اقلیتهای فرهنگی را راضی نکند.
زندگی غیر سینمایی ستارهها برای مردم و طرفدارانشان جذاب و مهم است و هر اقدام و اتفاقی در زندگی شخصی آنها می تواند بر زندگی حرفه ای آنها تاثیر بگذارد. ستاره مجبور است بخشی از خود شخصی خود را به یک نمایش عمومی تبدیل کند تا تصویرش برای مخاطب جذاب باشد. بازیگری که از روابط و زندگی شخصی خود چیزی به رسانهها و فضای مجازی درز نمیکند و مراقب است که مرز زندگی خصوصی و حرفهایاش کمرنگ نشود، با معیارهای یک ستاره همخوانی ندارد. ستاره روی پرده و پشت پرده نیاز مخاطب را برآورده می کند و به او این احساس را میدهد که مخاطب در حال رصد تمام بخشهای زندگی او و حتی گاهی شریک است.
با تعریفی که در این چند خط ارائه شد، میتوان گفت که جمشیدی ستاره سینما نیست، زیرا زندگی خصوصی او به عرصه عمومی کشیده نشده است و هواداران وسواسی که مثلا در مورد محمدرضا گلزار وجود دارد، در مورد او صادق نیست. با این حال جمشیدی در سال های اخیر بازیگری بوده که به مرزهای ستاره شدن نزدیک شده است، هرچند شاید آگاهانه و با توجه به مسائل زندگی و حرفه یک ستاره، عمداً نخواسته کاملاً ستاره شود. اما فروش بالای برخی از فیلم های او مانند قسمت اول و دوم «تگزاس» (مسعود اطیابی)، قسمت اول «خوب، بد، جلف» (پیمان قاسم خانی)، «50 کیلو آلبالو» (مانی حقیقی)، «دینامیت» (مسعود اطیابی)، «الافزار» (کاظم دانشی)، «بخارست» (مسعود اطیابی) و فیلم های جدیدش «شهر هرت» (کریم امینی) و «هتل» (مسعود اطیابی) این امکان را میدهد در مورد برخی از مسائل مربوط به ستاره ها بحث شود.
پژمان جمشیدی و به عنوان یک پدیده شناخته شدهی اجتماعی
در ساختار اجتماعی، ستاره بر مفهوم خاصی دلالت میکند و نوعی هویت را نشان میدهد. تصویر سینمایی جمشیدی چه تصویری را به ذهن متبادر می کند؟ هویت برساختهای که جمشیدی بازنمایی می کند چه ویژگی هایی دارد؟ تصویر سینمایی جمشیدی با اولین بازی تلویزیونی او در سریال «پژمان» (ساخته سروش صحت، 1388) گره خورده است. پژمان فوتبالیست به ته خط رسیدهای بود، نمیخواست بپذیرد دوران حرفهایاش تمام شده و با هر ترفندی میخواست برای خودش تیم جدیدی راه بیندازد. پژمان خوشبینی و منفعت شخصی کودکانهای داشت که توسل به ترفندهای مختلف را توجیه و شیرین میکرد. ویژگی دیگر پژمان این بود که هرگز نمیخواست خود را جلوی خانواده، دوستان و اطرافیانش بیندازد و به افول ثروتش اعتراف کند.
همین ویژگیها با اختلافهای جزئي، تقریباً در اکثر نقشهای کمدی جمشیدی تکرار می شود. او در دو سریال «تگزاس» و «خوب، بد، بچه گربه» در کنار همکارش در سریال «پژمان» سام درخشانی نقشهایی مشابه را ایفا کرده است. حتی در لونهی زنبور (برزو نیک نژاد) و دینامیت در اولی نقش دزد را بازی می کند و در دومی نقش فرد قانونمندی را بازی می کند، همان تخیل و زودباوری از ویژگیهای بارز شخصیت او محسوب میشود. سخنان او به میز با کاربردی ترین تاکتیک ها از ویژگیهای اصلی شخصیت اوست.
جمشیدی در سه فصل سریال زیرخاکی (جلیل سامان) در نقش فریبرز باغبیشه برای رسیدن به گنجینهای واهی، سختیهای مختلفی را متحمل میشود، اما اعتقادش به راه درست زندگیاش ضعیف نمیشود. بنابراین میتوان گفت جمشیدی نماینده مردمی است که با وجود همه اشتباهات و درک بی اندازه و توانایی محدود، ارادهای تزلزل ناپذیر برای رسیدن به اهداف و خواستههای خود از خود نشان می دهند و با لجاجتهای کودکانه خود یا آنها را به دردسر میاندازند.
«شهر هرت» و «هتل» کمدیهایی هستند که پژمان جمشیدی در آنها خود را تثبیت کرده و علیرغم تلاشهایی که در درامهای اجتماعی مانند «علفزار» به نمایش گذاشته است، از کلیشه شدن در نقش پرهیز کند، اما این خواسته بازار است و این میل مخاطبان و سیل پیشنهادات تهیه کنندگان است که تعیین میکند جمشیدی در چه نقشهایی ظاهر شود. این یکی دیگر از ویژگیهای ستاره است که در مورد جمشیدی که ستاره نیست نیز صدق میکند. ستارهها همیشه قدرت غلبه بر مشکلات و تنشها را دارند که مردم عادی نمیتوانند، اما از طریق ستاره و با همذات پنداری با او، این ایده را در خود پرورش میدهند که تواناییهای یک ستاره را نیز دارند.
در نتیجه یکی از دلایلی محبوبیت جمشیدی همین همذاتپنداری مردم با اوست که به عنوان بازیگر شخصیتهایی دارد که از آزمونهای مختلف سربلند بیرون میآید و لذت تفوق و برتری را به آنها میچشاند. با اینکه «شهر هرت» یا «هتل» از نظر هنری در کارنامه جمشیدی واجد ارزش نیست، اما موفقیت تجاری این دو فیلم میتواند جایگاه جمشیدی در سینمای ایران را هرچه بهتر نمایان سازد.