
به گزارش مجله خبری ایتوک، شب نوزدهم ماه مبارک رمضان در ارومیه با معنویت و شکوه خاصی برگزار شد در این شب ارومیه سراسر غرق در نور معنویت شد؛ مردم دیندار این شهر، همچون دیگر مسلمانان جهان، با حضور در مساجد، حسینیهها، امامزادگان و اماکن مقدس در شب نخست از شبهای پرفیض قدر به راز و نیاز با خداوند پرداختند و از درگاهش طلب بخشش و مغفرت کردند.
در این شب از کوچه پس کوچه های شهر و از هر گوشه ای زمزمههای «الهی العفو» و نوای روحبخش «جوشن کبیر» به آسمان بلند شده بود. شب قدر فرصتی برای عاشقان امیرالمومنین علی (ع) است تا با دلی آکنده از امید و نیاز، دستهای خود را به سوی پروردگار بلند کرده و برای آمرزش گناهان، عافیت و سرنوشتی نیکو در سال پیش رو دعا کنند.
در این شب مومنان در گوشه و کنار شهر، مساجد، مصلاها و حسینیهها با قرآن به سر گرفتن، خداوند را به نامهای مقدسش سوگند میدادند و برای آیندهای روشن دعا میکردند تا هر کسی به قدر وسعت قلب خود، از چشمه جوشان شبهای قدر بهرهمند شود.
اهمیت این شبها در آن است که تقدیر یکساله بندگان در آن رقم میخورد، و مؤمنان با تضرع و استغفار، از خداوند میخواهند که رحمت و مغفرت خود را بر آنان جاری سازد.
این مراسم معنوی تنها به دعا و مناجات ختم نمیشد، بلکه جلوههایی از همدلی و برادری را نیز به نمایش گذاشت در برخی از مساجد، افطاری سادهای از سوی خیرین برای روزهداران تدارک دیده شده بود و در گوشهای دیگر، گروهی از جوانان داوطلبانه به برپایی نظم و پذیرایی از مهمانان خدا مشغول بودند.
حضور پرشور جوانان؛ پاسخ روشنی به تبلیغات منفی
یکی از نکات جالب و تأملبرانگیز شب قدر امسال، حضور چشمگیر جوانان و نوجوانان بود برخلاف برخی القائات منفی و روایتهای رسانههای معاند که نسل جدید را دینگریز و بیاعتنا به ارزشهای مذهبی معرفی میکنند، واقعیت شب نوزدهم رمضان در ارومیه چیز دیگری را نشان داد جوانان دهه هشتادی و نودی، مشتاقانه و عاشقانه در مساجد حضور یافتند، قرآن به سر گرفتند، دعا کردند و عشق خود را به اهل بیت (ع) نشان دادند.
در مصلی امام خمینی ارومیه، نوجوانان با شور و اشتیاق در برگزاری مراسم نقش داشتند؛ برخی از آنان مسئول راهنمایی نمازگزاران بودند، گروهی از عزاداران پذیرایی میکردند و دستهای دیگر، در حلقههای کوچک گرد هم آمده بودند تا با ذکر «الغوث، الغوث» و استغاثه به درگاه الهی، خود را از قید گناهان رهایی بخشند. این صحنههای ناب، نشانگر حقیقتی روشن است؛ نسل امروز نهتنها از معنویت فاصله نگرفته، بلکه بیش از هر زمان دیگری به ریشههای دینی و معنوی خود متصل است.
زنان و دختران؛ ستونهای استوار شب قدر
نقش زنان و دختران در این شب نیز برجسته و انکارناپذیر بود بسیاری از مادران، دختران خردسال خود را همراه آورده بودند تا از سنین پایین با فضای معنوی شبهای قدر آشنا شوند.
در برخی از مساجد، گروههایی از بانوان به قرائت دعاهای خاص شب قدر مشغول بودند، و در جای دیگر، زنان مسن و جوانان دوشادوش یکدیگر، دستانشان را به دعا بلند کرده و از درگاه الهی طلب مغفرت میکردند این حضور گسترده، پیام روشنی را به همراه داشت؛ ارزشهای دینی همچنان در دل و جان مردم این سرزمین زنده و پویاست.
شبهای قدر؛ فرصت بازگشت به خویشتن
شب قدر، فرصتی است که انسان از روزمرگیهای زندگی جدا شده و به خویشتن بازگردد در این شب، زمین به آسمان نزدیکتر میشود، و بندگان درهای رحمت الهی را بیش از هر زمان دیگری گشوده میبینند.
شبهایی که در آن، سرنوشت مقدر میشود و قلم تقدیر، آیندهای جدید را برای انسان رقم میزند. مردمان دیندار ارومیه، با آگاهی از این فرصت ارزشمند، لحظهای را برای توبه و طلب مغفرت از دست ندادند و در اولین شب از شبهای قدر، صفحهای جدید از زندگی معنوی خود را گشودند.
حقیقت شبهای قدر را باید در اشکهایی که در دل شب جاری میشود، در دلهایی که از شوق و خوف میلرزد، و در دستانی که برای استغفار بلند میشود، جستوجو کرد. رمضان، ماه خداست، و شبهای قدر، قلب تپنده این ماه پر برکت؛ قلبی که در آن، امید، عشق و دعا موج میزند.
شب قدر در مصلی امام خمینی (ره)؛ جایی برای سوزن انداختن نبود
با ورود به مصلی امام خمینی (ره) ارومیه، تصویری ناب و وصفناپذیر از بندگی و خلوص پیش چشمم نقش بست. ازدحام جمعیت به حدی بود که جای سوزن انداختن نبود، اما در این شلوغی، دلها به هم نزدیکتر از همیشه بود. اینجا دیگر کسی به سمت و جایگاه اجتماعیاش فکر نمیکرد؛ همه در صفی واحد، با دلهایی بیقرار، به دنبال راهی برای وصل شدن به خداوند بودند. در شب نوزدهم رمضان، نه نام و نشان اهمیت داشت و نه تفاوتهای ظاهری؛ تنها چیزی که به چشم میآمد، چشمهای اشکبار و دلهای تپنده از عشق به معبود بود.
گفتگو با نگار؛ دختری که شب قدر را با جان و دل درک میکند
در میان جمعیت، کنار دختری ۱۳ ساله به نام نگار نشستم. چهرهاش آرام و نورانی بود و اشتیاقی وصفناپذیر در چشمانش موج میزد. از او پرسیدم که این لحظات برایش چه معنایی دارد؟ نگار که به همراه خانواده چهار نفرهاش در این شب معنوی شرکت کرده بود، لبخندی میزند و سخنانش را با ذکر روایتی از امام رضا (ع) آغاز میکند. او با اطمینان و شوق میگوید؛ امام رضا (ع) میفرمایند؛ شب قدر بهتر از هزار ماه است.
سپس توضیح میدهد که این سخن، برگرفته از کلام خداوند در قرآن کریم است، جایی که عظمت شب قدر را فراتر از یک عمر هشتاد ساله بیان کردهاند.
او ادامه میدهد که هر سال در چنین شبهایی، همراه پدر و مادرش به این مراسم میآید و در آینده نیز تا پایان عمر، این مسیر را ادامه خواهد داد.
نگار در ادامه صحبتهایش به روش و سیره حضرت فاطمه زهرا (س) در شبهای قدر اشاره میکند با دقت و علاقه، روایت مادرش را برایم بازگو میکند: مادرم همیشه به ما میگوید که حضرت فاطمه (س)، شب قدر را تا سحر بیدار میماند و خانوادهاش را نیز به احیای این شبها تشویق میکرد حتی برای اینکه کودکانش خوابآلود نشوند، میزان غذای آنان را در طول روز کمتر میکرد تا شبها انرژی بیدار ماندن داشته باشند.
در حالی که نگار این سخنان را میگفت، چشمانش برق میزد؛ او نهتنها این روایت را شنیده، بلکه با تمام وجودش آن را درک کرده است مادرش به او یاد داده که قدر شبهای قدر را بداند، همانگونه که حضرت فاطمه (س) و فرزندانش این شبها را درک میکردند.
نسلی که شبهای قدر را با عشق درک میکند
حضور کودکان و نوجوانان در مراسم شب قدر، نشان از انتقال این ارزشهای معنوی به نسل جدید دارد. برخلاف برخی تبلیغات رسانههای معاند که میخواهند نسل امروز را بیتفاوت نسبت به دین جلوه دهند، صحنههای شب قدر چیز دیگری را نشان میدهد. نگار و هزاران دختر و پسر نوجوان دیگر، با عشق و آگاهی در این شبهای مقدس حضور یافتهاند.
پسر ۱۲ ساله از حال و هوای شب قدر میگوید
در میان جمعیت مؤمنانی که در شب نوزدهم رمضان به مصلی امام خمینی (ره) ارومیه آمدهاند، چهرهای کودکانه اما سرشار از نور و معنویت توجه مرا جلب کرد پسرکی ۱۲ ساله که هنوز به سن تکلیف نرسیده، اما از ایمان و عشق به خدا چیزی کم ندارد به سراغش رفتم و از او درباره حال و هوای این شب پرسوجو کردم.
با چهرهای معصوم و لحنی پر از اعتماد می گوید: هنوز به سن تکلیف نرسیده است، اما از همان کودکی، همه روزههایش را گرفته و هیچ نمازی را ترک نکرده است.
در حالی که دستان کوچکش را در هم قلاب کرده بود، با نگاهی پر از معنا ادامه داد: شب قدر، شب تعیین سرنوشت است، اما این ما هستیم که سرنوشت خود را میسازیم امشب، فرصتی است که با نیت پاک، مسیر آیندهمان را به سمت عبودیت و بندگی خدا رقم می زنیم این تقدیر تنها برای یک سال آینده نیست، بلکه میتواند راه و رسم تمام عمر ما را تعیین کند.
این سخنان از زبان یک نوجوان ۱۲ ساله، نشان میدهد که نور ایمان در دل نسلهای جدید نیز همچنان فروزان است.
آشتی با خدا در شب قدر؛ نگاهی از دریچه عاشقان پروردگار
در حالی که در میان جمعیت حرکت میکردم، نگاهم به دو زوج جوان افتاد که دستانشان را به سوی آسمان بلند کرده بودند و اشکهای جاریشان، نشانی از تواضع و بندگی داشت.
چهرههایشان آرام، اما چشمهایشان غرق در اشک بود لحظاتی بیاختیار نظارهگر این صحنه شدم؛ لحظهای ناب که دل را میلرزاند و روح را به آسمان پیوند میزد.
با احترام، کنارشان نشستم و از آنان درباره حضورشان در این شب پرفیض پرسیدم. زن جوان، با لحنی آرام اما پرشور گفت: گاهی یک عمر با خدا قهر هستیم، از او فاصله میگیریم، اما مولا ما را در چنین شبهایی دعوت میکند تا دوباره با پروردگارمان آشتی کنیم.
همسرش که به وضوح تحت تأثیر فضای معنوی مراسم است، جملهای پرمعنا اضافه میکند: خداوند همیشه منتظر بازگشت ماست، اما شب قدر فرصتی است که خودمان را به او نزدیکتر کنیم این اشکها، اشک پشیمانی است، اشک عشقی که از اعماق جان جاری شده است.
نگاهشان را دنبال میکنم که به سمت آسمان خیره شدهاند، گویی در آن لحظات، دیگر زمینی نیستند و دلهایشان به ملکوت پرواز کرده است.
شب قدر؛ بازگشت به مسیر بندگی
این شب، تنها یک شب دعا و نیایش نیست؛ شب احیای روح، شب آشتی با خدا و شب تغییر سرنوشت است در کنار صدها مؤمنی که با دلهایی سرشار از امید و اشکهایی آمیخته با عشق و ندامت، خداوند را میخوانند، این حقیقت را درک میکنم که شب قدر، فرصتی برای بازگشت، فرصتی برای بیدار شدن و فرصتی برای آغاز دوباره است.